لابد داستان تسبیحات حضرت زهرا(س) و به خصوص فلسفهء آموزنده و انسانی و عدالتخواهانهء آن را میدانید که وقتی فاطمه(س) از پیامبر اکرم (ص) درخواست کردند که خدمتکاری را به ایشان اختصاص دهد تا در کارهای خانه،کمک کند،پیامبر(ص) به جای آن،ذکر مخصوصی را که بعدها به تسبیحات فاطمه زهرا معروف شد به ایشان یاد دادند [34 مرتبه الله اکبر،33 مرتبه الحمد لله و 33 مرتبه سبحان الله].
البته آن تسبیحات،صرفا ورد خوانی خاطرجمعانهء یک آدم بی دردی که مغزش فلج است و احساسش سنگ،فقط زبانش با لبها و دندانها و سقف دهانش بازی می کند نیست؛بلکه یک روشنفکر مسئول انقلابی – که استخدام و استثمار انسان از انسان را فاجعه می بیند و از اینکه تنها دختر و عزیز ترین دختر پیامبر(ص) و بلند پایه ترین بانوی جامعهء خویش،از طرف پدر و رهبر مسلمین،به کار کردن محکوم شده است و از داشتن یک خدمتکار،محروم،به هیجان می آید – تسبیحات فاطمه را بهتر می فهمد و عمیق تر و آموزنده تر،تا یک زاهد عابد مسلمانا،که در ذکر،فقط تسبیح می ساید!ایکاش،علیرغم اقتضای زمانه و همدستی و همداستانی خواص ضد مذهبی و عوام مذهبی و عوامفریبان ضد مذهب و ضد مردم که پوستین اسلام را وارونه بر تنش کرده اند،به این مذهب رو کنند و لااقل برای شناختن،بدان بیندیشند.
ادامه دارد...